Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، «ناصر گیوه‌ای» از رزمندگان و استان زنجان است. او با شهید سیدرضی موسوی قبل از عملیات محرم آشنا شد و دوستی‌شان تا قبل از شهادتش ادامه داشت. او درباره سردار شهید سیدرضی موسوی اینگونه روایت می‌کند:

با سیدرضی قبل از عملیات محرم آشنا شدیم و از آن موقع دوستی‌مان برقرار بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما از دوکوهه به عملیات محرم رفتیم. سیدرضی در مخابرات لشکر ۱۷ علی‌ابن ابیطالب (ع) بود. معمولاً افراد باهوش و با دقت در مخابرات مسئولیت داشتند، که سیدرضی هم یکی از رزمندگان باهوش دفاع مقدس بود.


شهید سیدرضی موسوی و ناصر گیوه‌ای سال ۱۳۶۱ در اهواز و قبل از عملیات محرم

در همان دوران دفاع مقدس سیدرضی ساکش را بست و عازم لبنان و سوریه شد و تا آخرین لحظه شهادت از نیروهای تأثیرگذار جبهه مقاومت بود.

سیدرضی، علاقه زیادی به شهید «محمدناصر اشتری» فرمانده تیپ ۲ لشکر عاشورا داشت و زمانی که به زنجان می‌آمد به خانواده شهید سر می‌زد. در یکی از دیدارها که باهم به دیدار خانواده شهید اشتری رفته بودیم، سیدرضی برای خانواده شهید تعریف می‌کرد که «یکبار به محمد گفتم معنویت در جبهه آمده پایین! شهید اشتری گفت: نه! معنویت من و تو آمده پایین.»

 

خاطره سید رضی در رابطه با سردار شهید محمد اشتری

سیدرضی با اخلاص و مجاهد فی سبیل‌الله بود که خودش را وقف جمهوری اسلامی کرد. ضمن اینکه همیشه تواضع را در رفتارش می‌دیدیم. چند بار اسرائیل می‌خواست او را ترور کند که موفق نشد که یکی از موارد بمباران دمشق بود، اما قسمت بود در ایام شهادت سردار سلیمانی ترور سیدرضی از طرف رژیم صهیونیستی انجام بگیرد.

سیدرضی خادم افتخاری حسینیه اعظم زنجان بود که در مناسبت‌ها از جمله ماه محرم به زنجان می‌آمد. بعد از شهادت حاج قاسم، سیدرضی تا مدت‌ها لباس مشکی‌اش را در نیاورد. او منتظر شهادتش بود. ما هم به او شهید زنده می‌گفتیم و می‌دانستیم آخرش شهید می‌شود، اما زود بود چنین فرد بااخلاصی را از دست بدهیم.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: شهید سیدرضی موسوی جبهه مقاومت عملیات محرم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۸۲۶۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی

 احمد دهقان (نویسنده) روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتح‌الله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفت.

گفت‌وگوی رادیو مضمون با احمد دهقان را بخوانید:

-  فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتح‌المبین می‌‌دانستم ایران می‌خواهد حمله کند» و داشت برگ‌برنده‌هایش را برای فرمانده ایرانی رو می‌کرد.

- فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که می‌خواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانی‌‌ها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله می‌کنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانی‌ها می‌خواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشته‌هایی که شما دادید بخاطر پیش‌بینی من بود».

-  آقای جعفری هیچ چیزی نمی‌گفت و این حالت داشت مرا دیوانه می‌کرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقی‌ها تمایل پیدا کرده بود.

-  آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را می‌شناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول می‌شد».

-  آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکس های تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!

- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.

 - حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر می‌کنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»

- آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرمانده ها را جمع کردی. بعد فرمانده‌ جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!

منبع: رادیو مضمون 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی
  • عقیدتی سیاسی سپاه به دنبال تعمیق معنویت در علم است
  • حرکت جبهه جهانی انقلاب، مستحکم‌تر و نیرومندتر از پیش
  • تجمع دانشجویان قزوینی در حمایت از خیزش دانشجویان در آمریکا
  • پسکوف: ترس به جان اوکراینی‌ها افتاده؛ باید کار را تمام کنیم
  • روس‌ها: ترس به جان اوکراینی‌ها افتاده است/ باید کار را تمام کنیم
  • گرامیداشت یاد و خاطره شهدای روحانی در مدرسه علمیه رضویه قم
  • رسانه‌های جبهه مقاومت روز به روز قدرت بیشتری می‌گیرند
  • ۲۰۰ عنوان برنامه عقیدتی سیاسی در استان تهران برگزار می‌شود
  • کار بزرگ شهید شفیع زاده در توپخانه سپاه